دانشمندان می‌گویند: شاید ما بیگانگانی در سیاره‌ی خودمان باشیم
دانشمندان می‌گویند: شاید ما بیگانگانی در سیاره‌ی خودمان باشیم
ایده‌ی این که منشاء بشریت نه از این کره‌ی خاکی بلکه جایی فراتر از منظومه‌ی شمسی است بسیار بحث برانگیز و جذاب است، اما جدای از بحث‌های جنجالی، اگر این نظریه درست باشد ما از کجا و چرا به زمین آمده‌ایم؟ همراه ما باشید

دکتر الیس سیلور زیست شناس و اکولوژیست مدارکی را مطرح می‌کند که نشان می‌دهند ممکن است انسان سیر تکاملی خود را روی زمین طی نکرده و شاید از سیاره‌ای دیگر به زمین مهاجرت کرده باشد. دکتر سیلور در کتاب خود با نام ”انسان از زمین نیست” ۱۷ دلیل را لیست کرده و این احتمال را مطرح می‌کند که شاید منشاء انسان جایی فرای کره‌ی خاکی بوده باشد. دکتر سیلور در این کتاب مکانی که احتمالاً نژاد ما از آنجا به زمین آمده و زمانی که روی زمین مستقر شده است را تخمین میزند. در انسان از زمین نیست به مطالب زیر پرداخته شده است.

  • ارزیابی از ۱۳ فرضیه‌ی پیشرو
  • ۱۷ مدرک که نشان می‌دهد ما از زمین نیستیم
  • چگونه به اینجا رسیدیم؟
  • چه زمانی به اینجا رسیدیم؟
  • سیاره‌ی مبدأ ما چه ساختاری داشته است؟
  • ستاره‌ای که سیاره‌ی مبدأ ما به دورش می‌چرخد چه شکلی دارد؟
  • اگر بیگانگانی در خارج از منظومه شمسی وجود دارند چرا نتوانسته‌ایم آن‌ها را پیدا کنیم؟

آیا ما بیگانه‌ایم؟

ParacasSkull

دکتر سیلور برای تمامی این سؤال‌ها پاسخ‌هایی بر اساس شواهد موجود و طرز فکر جامعه‌ی علمی مطرح کرده است، به نظر ایشان فیزیولوژی بدن ما در سیاره‌ای با گرانشی ضعیف‌تر تکامل یافته است. با اینکه به نظر می‌رسد انسان گونه‌ای پیشرفته و تکامل یافته در زمین است اما جای تعجب دارد که وضعیت بدنی ما چندان مناسب شرایط زیست بومی زمین نیست، ما در برابر نور خورشید آسیب‌پذیریم، علاقه‌ای به غذاهای طبیعی سیاره خود نداریم و نرخ بالایی از بیماری‌های مزمن در انسان وجود دارد. زمین احتیاجات ما را برای زنده ماندن فراهم کرده اما نه به خوبی جایی که از آن آمده‌ایم. سوسمارها می‌توانند برای روزها و تا زمانی که بخواهند حمام آفتاب بگیرند و بسیاری از آن‌ها این کار را همیشه و بدون هیچ مشکلی انجام می‌دهند اما بدن انسان تحمل ماندن طولانی مدت در زیر نور خورشید را ندارد. مشکل ما با خورشید بر خلاف اکثر حیوانات بسیار عجیب است. به گفته‌ی دکتر سیلور برخی از بیماری‌های مزمن بشر مانند کمر درد می‌تواند نشانه‌ی ساخته شدن بدن ما برای تحمل گرانشی ضعیف‌تر باشد. همچنین دکتر سیلور به شواهد دیگری از صفات انسانی متفاوت اشاره می‌کند، مانند اینکه سر نوزادان به حدی بزرگ است که در زایمان برای مادر و بچه مشکل ایجاد می‌کند و در گذشته این عامل برای هردو می‌توانسته کشنده باشد؛ هیچ گونه‌ی دیگری از جانداران روی سیاره این مشکل را ندارد. همچنین ۲۲۳ ژن فوق‌العاده در انسان وجود دارد که در هیچ گونه‌ی دیگری یافت نمی‌شود و ما دارای یک نقطه‌ی کور فسیلی هستیم. علاوه بر آن ما انسان‌ها همه بیمار هستیم، شما کمتر کسی را می‌توانید پیدا کنید که از سلامت ۱۰۰ درصد برخوردار باشد، اکثر افراد از اختلالات و یا بیماری‌های مختلف و شاید پنهان رنج می‌برند.

آیا ما در جهانی بیگانه تکامل یافته‌ایم؟

astronaut

دکتر سیلور می‌گوید من باور دارم که بسیاری از مشکلات ما از این واقعیت ساده نشأت می‌گیرد که ساعت داخلی بدن ما برای ۲۵ ساعت تکامل یافته است و این موضوع توسط محققان خواب ثابت شده است، اما شبانه روز در زمین ۲۴ ساعت است، این یک بیماری مدرن نیست بلکه در طول تاریخ همراه بشر بوده است. احتمالات زیادی درباره‌ی چگونگی رسیدن انسان تا به اینجا مطرح شده است، ممکن است نسل‌های پیش از انسان امروزی مانند هومو ارکتوس با گونه‌های دیگر ترکیب شده باشند. همچنین احتمال دارد انسان از سیستمی دیگر مانند آلفا قنطورس به زمین آمده باشد. ممکن است انسان در یک سیاره‌ی متفاوت تکامل یافته و ممکن است ما به عنوان نمونه‌ای نادر به زمین آورده شده باشیم، ممکن است زمین نه به عنوان خانه بلکه زندانی برای انسان‌ها باشد و شاید ما باید اینجا بمانیم تا زمانی که یاد بگیریم رفتار مناسبی با خودمان و موجودات دیگر داشته باشیم و شاید صدها احتمال دیگر. با وجود اینکه این موضوعی بسیار جنجالی است و افراد زیادی با توجه به شواهد مبنی بر تکامل این ایده را افراطی می‌دانند دکتر سیلور این بحث را فقط یک فرضیه دانسته و به دنبال جمع آوری مدارک بیشتری مبنی بر رد یا اثبات این موضوع فارغ از جنجال‌ها هستند



:: برچسب‌ها: گزارش های علمی , گزارش های علمی , گزارش های علمی , گزارش های علمی , گزارش های علمی , گزارش های علمی , گزارش های علمی , گزارش های علمی , گزارش های علمی , گزارش های علمی , گزارش های علمی , گزارش های علمی , ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : میلاد راجی
تاریخ : جمعه 5 تير 1394
آیا وجود دو جهان موازی حقیقت دارد؟
در سال ۱۹۵۴ میلادی، دانشجوی جوان دکتری در دانشگاه پرینستون، به نام هیو اورت ایده‌ای عجیب را مطرح کرد: وجود دو جهان موازی. دنیایی مانند دنیای ما که شباهت زیادی به هم دارند اما اتفاقات متفاوتی در آن‌ها رخ می‌دهند. با کهکشان قرآنی  همراه شوید تا به بررسی حقیقت وجودی این ادعا بپردازیم.

دنیای موازی مانند شعبه‌ای از دنیای ما عمل می‌کند و این دو دنیا ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. امکان دارد جنگ‌ها در هر یک از این دنیاها نتایج متفاوتی در برداشته باشد یا حیواناتی که در دنیای ما منقرض شده‌اند، در دنیای دیگر رشد و تغییر کرده و به حیات خود ادامه می‌دهند. حتی این امکان نیز وجود دارد که در دنیای دیگر، نسل انسان‌ها به طور کامل منقرض شده باشند.

این ایده از سمتی نامعقول به نظر می‌آید و از سمتی دیگر کاملا قابل درک. اما چرا باید فیزیکدان جوان و کم‌تجربه‌ای با مطرح کردن این ایده آینده‌ی طولانی پیش‌روی خود را به خطر بیاندازد؟

با نظریه‌ی جهان چندگانه، اورت در نظر داشت تا پاسخی برای یک سوال قدیمی در فیزیک بیابد. چرا ماده‌ی کوانتومی بسیار غیرقابل پیش‌بینی و نامنظم رفتار می‌کند. سطح کوانتوم، کوچک‌ترین سطحی است که علم بشریت تاکنون توانسته آن را کشف کند. تحقیقات فیزیک کوانتوم همزمان با معرفی این مفهوم توسط مکس پلانک، آغاز شدند. تحقیقات پلانک در زمینه‌ی تابش، نتایجی را حاصل داد که با قوانین فیزیک کلاسیک هم‌خوانی نداشتند. این کشفیات نشان می‌دادند قوانین دیگری در طبیعت حاکم هستند که در سطوحی کوچک‌تری از سطح‌های شناخته شده عمل می‌کنند.

اصل عدم قطعیت هایزنبرگ

2011-werner-heisenberg-09

دانشمندان در دنیای کوچک و در عین حال عظیم کوانتوم، اتفاقات و رفتارهای بسیار عجیبی مشاهده کرده‌اند. برای مثال، اجزای موجود در این سطح به صورت اجباری اشکال مختلفی به خود می‌گیرند که از آن جمله می‌توان به فوتون‌ها اشاره کرد که هر دو رفتار موج و ذره را از خود به نمایش می‌گذارند. برای درک حد عجیب بودن این اتفاق می‌توان از این مثال استفاده کرد. فرض کنید دوست خود را می‌بینید و در حالی که با او حرف می‌زنید در یک چشم به هم زدن او فرم گازی به خود می‌گیرد و در هوا پخش می‌شود!

این پدیده را اصل عدم قطعیت هایزنبرگ می‌نامند. فیزیک‌دان نامی، ورنر هایزنبرگ، معتقد بود که ما با مشاهده‌ی ذرات کوانتومی بر رفتار این ذرات تاثیر می‌گذاریم. بنابراین ما هیچ‌گاه نمی‌توانیم از اشیای کوانتومی و مشخصات آن مانند سرعت و جایگاهش، با اطمینان صحبت کنیم.

فوتون نه ذره است و نه موج بلکه هم موج است و هم ذره

این ایده توسط موسسه‌ی تفسیر فیزیک کوانتوم کپنهاگ نیز تایید شده است. نیلز بور به نمایندگی از این موسسه بیان می‌کند: این‌گونه نیست که اجزای کوانتومی گاه در حالتی باشند و پس از چند لحظه حالت دیگری را تجربه کنند بلکه این ذرات تمامی حالت‌های ممکن را در آن واحد داراست. یعنی فوتون نه ذره است و نه موج بلکه هم موج است و هم ذره! مجموع تمامی حالت‌ها برای یک ذره‌ی کوانتوم را تابع موج می‌نامند و موقعیتی که ماده در آن تمامی حالت‌های ممکن را داراست، برهم‌نهی کوانتومی نام دارد.

بور بیان می‌کند که ما هنگام مشاهده‌ی یک ذره‌ی کوانتومی رفتار آن را تحت تاثیر قرار می‌دهیم. مشاهده‌ی یک ذره باعث می‌شود حالت برهم‌نهی کوانتومی از بین برود و ذره مجبور به انتخاب یکی از حالت‌های تابع موج خود شود. این نظریه می‌تواند نتایج متفاوت بررسی یک ماده را توجیه کند چرا که در هر یک از بررسی‌ها ممکن است ماده حالت متفاوتی را برای خود برگزیند.

تفسیر بور چه در زمان خود و چه در عصر حاضر مورد قبول و احترام دانشمندان است. اما اخیرا نظریه‌ی دنیاهای چندگانه‌ی اورت توجهات دانشمندان را به سمت خود جلب کرده است.

نظریه‌ی دنیاهای چندگانه

Parallel-Universe2

هیو اورت جوان با اکثر مواردی که بور مطرح کرده بود مشکلی نداشت و آن‌ها را قبول می‌کرد. او با بور در زمینه‌ی برهم‌نهی کوانتومی و تابع موج موافق بود اما در یک مورد حیاتی نظریه‌ی وی را قبول نداشت.

بنابر نظر اورت، مشاهده‌ی اجزای کوانتومی باعث تغییر حالت این اجزا نمی‌شود، اما این مشاهده می‌تواند شکافی در جهان ما ایجاد کند. جهان ما نسخه‌های مختلفی به اندازه‌ی حالت‌های موجود برای این ذرات کوانتومی دارد. برای مثال فرض کنید شی مورد بررسی دو حالت ممکن موج و ذره را می‌تواند داشته باشد. پس بررسی نیز دو نتیجه‌ی احتمالی دارد، شی مورد نظر یا یک ذره خواهد بود یا یک موج.

هنگامی که یک دانشمند شیئی را مورد مشاهده قرار می‌دهد، شکافی در دو جهان مجزا ایجاد می‌شود. بنابراین دانشمندی در یک جهان این شی را موج می‌بیند و دانشمندی در جهانی دیگر همان شی را در حالت ذره. بنابراین با این نظریه می‌توان حالت‌های مختلف ماده را نیز توجیه کرد.

اگر کاری را انجام دهیم که یکی از نتایج احتمالی آن مرگ باشد، نسخه‌ی دیگری از ما در جهانی موازی خواهد مرد

نظریه‌ی دنیاهای چندگانه با این‌که عجیب به نظر می‌رسد اما مفاهیمی ورای سطح کوانتوم دارد. اگر این نظریه درست باشد و عملی چند نتیجه‌ی ممکن و متفاوت داشته باشد، اگر آن عمل را انجام دهیم در واقع دنیاها را جدا کرده و شکافی در آن‌ها ایجاد می‌کنیم. حتی اگر آن عمل را انجام ندهیم نیز این اتفاق می‌افتد چرا که یکی از حالت‌های ممکن اتفاق نیفتادن آن عمل است. یعنی اگر کاری را انجام دهیم که یکی از نتایج احتمالی آن مرگ باشد، نسخه‌ی دیگری از ما در جهانی موازی خواهد مرد! اینجا است که بسیاری این نظریه را ناراحت کننده و عذاب‌آور می‌دانند.

همچنین این نظریه خطی بودن زمان را زیرسوال می‌برد تاریخچه‌ای از جنگ ویتنام را در نظر بگیرید. در صورت صحیح بودن این نظریه، هر عملی از اول جنگ چندین نتیجه خواهد داشت و هر نتیجه‌ای چندین و چند نتیجه‌ی متفاوت دیگر. این پیچیدگی باعث ایجاد تاریخچه‌ای پیچیده و عجیب در تاریخ بشریت می‌شود.

اما یک فرد اطلاعی از نسخه‌ی دیگر خود در جهان‌های موازی حتی پس از مرگ نیز نخواهد داشت، پس چگونه می‌توان این نظریه را ثابت کرد؟ شواهدی برای وجود امکان درستی این نظریه در حالت تئوری در حدود سال‌های ۱۹۹۰ میلادی توسط آزمایشی بدست آمدند. به این نوع آزمایش‌ها، آزمایش ذهن گفته می‌شود، که به صورت تخیلی برای اثبات درستی و یا نادرستی یک نظریه، انجام می‌گیرند. آزمایش مورد استفاده برای بررسی صحت این نظریه، خودکشی کوانتومی نام داشت.

این آزمایش بار دیگر توجهات را به سمت نظریه‌ی اورت جلب کرد، نظریه‌ای که برای سالیان دراز غلط انگاشته می‌شد. چون نظریه‌ی جهان‌های چندگانه در حالت نظری ممکن است، فیزیکدانان و ریاضیدان‌ها سعی دارند به عمق و مفهوم این نظریه پی ببرند. اما مفهوم دنیاهای چندگانه تنها نظریه‌ای نیست که سعی در توجیه جهان دارد و صد البته تنها نظریه‌ای نیست که وجود جهان‌های موازی را مطرح می‌کند.

دنیاهای موازی: جدا یا به هم چسبیده؟

Michio Kaku Presentation

نظریه‌ی دنیاهای چندگانه و مفاهیم مطرح شده توسط بور تنها نظریه‌ای نیستند که سعی در توضیح جهان ما دارند. در واقع حتی فیزیک کوانتوم نیز تنها زمینه‌ای از علم فیزیک نیست که در این مورد بحث می‌کند. نظریه‌هایی که از تحقیقات فیزیک زیراتمی بدست آمده‌اند نیز تا به حال رد نشده‌اند. این اتفاقات باعث شده‌اند تا دنیای فیزیک نیز مانند علم روان‌شناسی تقسیم شود. هر یک از این بخش‌ها شرایط و چهارچوب‌های خاص خود را دارند همان‌گونه که کارل جانگ، آلبرت الیس و سیگموند فروید در علم روان‌شناسی چهارچوب‌های خاصی را جدا کرده‌اند.

از زمان شروع علم فیزیک، فیزیکدان‌ها با استفاده از مهندسی معکوس سعی در درک اتفاقات داشته‌اند. آن‌ها پدیده‌ای را مشاهده کرده و سعی می‌کنند در هر مرحله ریز و ریزتر به آن نگاه کنند و آن را مورد بررسی قرار دهند. با این کار فیزیکدان‌ها سعی دارند به کوچک‌ترین جز یک پدیده برسند. جزئی که امیدوارند پاسخ تمامی سوالات خود را در آن بیابند.

پس از مطرح کردن نظریه‌ی معروف نسبیت، آلبرت اینیشتین سعی داشت تا به یک سطح نهایی برسد که بتوان پاسخ تمامی سوالات فیزیکی را در آن پیدا کرد. این نظریه‌ی فانتوم، نظریه‌ی همه‌چیز نام دارد. فیزیکدانان فعال در زمینه‌ی کوانتوم معتقدند آن‌ها در آستانه‌ی ارائه‌ی نظریه‌ی نهایی هستند اما سایر زمینه‌های علم فیزیک اعتقاد دارند کوانتوم آخرین سطح ذره نیست و در نتیجه نمی‌تواند نظریه‌ی همه‌چیز را ارائه دهد.

این فیزیکدان‌ها توجه خود را معطوف به سطحی پایین‌تر از سطح کوانتوم به نام نظریه‌ی ریسمان کرده‌اند و معتقدند پاسخ همه‌ی سوالات را می‌توانند در این سطح بیابند. آن‌چه که به نظر شگفتی‌آور می‌آید این مورد است که فیزیکدانان زمینه نظریه‌ی ریسمان در بررسی‌های نظری خود، به مانند اورت، معتقد هستند که جهان‌های موازی واقعیت دارند.

جهان ما بر پایه‌ی ۱۱ بعد مختلف قرار گرفته است

نظریه‌ی ریسمان توسط فیزیکدان آمریکایی-ژاپنی به نام میشیو کاکو مطرح شده است. نظریه‌ی او بیان می‌کند که پایه‌ی تمامی مواد و حتی نیروها در سطحی زیر سطح کوانتوم قرار دارند. این پایه‌ها در واقع ریسمان‌هایی هستند که کوارکزها را تشکیل می‌دهند که ذرات کوانتومی هستند. این ذرات کوانتومی بزرگ و بزرگ‌تر شده و الکترون‌ها، اتم‌ها، سلول‌ها و مولوکول‌ها و اجزای بزرگ‌تر را می‌سازند. چه ماده‌ای از یک ریسمان ساخته‌ خواهد شد و چه خواصی خواهد داشت؟ این موارد همگی به لرزش ریسمان‌ها بستگی خواهد داشت. این روشی است که جهان ما براساس آن ساخته شده و این سازه بر پایه‌ی ۱۱ بعد مختلف قرار گرفته است.

مانند نظریه‌ی چندین جهان، نظریه‌ی ریسمان نیز بیان می‌کند که جهان‌های موازی در واقعیت وجود دارند. بنابر این نظریه، جهان ما مانند حبابی است که در بین چندین جهان موازی قرار گرفته است. برخلاف نظریه‌ی جهان‌های چندگانه، نظریه‌ی ریسمان معتقد است که این جهان‌ها می‌توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این نظریه معتقد است که نیروی جاذبه می‌تواند بین جهان‌ها جریان داشته باشد. زمانی که این جهان‌ها با یکدیگر ارتباط برقرار کنند انفجاری مانند بیگ‌بنگ می‌تواند دوباره به وقوع بپیوندد.

در حالی که فیزیکدان‌ها ابزاری برای مشاهده‌ی ذرات کوانتومی کشف کرده‌اند اما تا به حال ذرات زیرکوانتومی ریسمانی مشاهده نشده‌اند که‌ باعث می‌شود نظریه‌ی ریسمانی در حد یک نظریه باقی بماند. این عامل باعث می‌شود بسیاری آن را قبول نداشته باشند.

اما آیا جهان‌های موازی وجود دارند؟ بنابر نظریه‌ی جهان‌های چندگانه چون ما هیچ راهی برای ارتباط با جهان‌های دیگر نداریم، نمی‌توانیم وجود آن‌ها را نیز اثبات کنیم. نظریه‌ی ریسمانی نیز یک‌بار آزمایش شده که نتایج منفی بوده‌اند اما دکتر کاکو همچنان معتقد است که ابعاد موازی وجود دارند.

اینیشتین جهان ما به قدر کافی عمر نکرد تا بتواند نظریه‌ی همه‌چیز را بسط دهد و به نتیجه برساند اما اگر نظریه‌ی جهان‌های چندگانه صحیح باشد، اینیشتین در جهان دیگری زنده است و امکان دارد به نظریه‌ی همه‌چیز نیز تا به حال دست پیدا کرده باشد!



:: برچسب‌ها: نجوم , علم , عجایب , جهان , موازی , میلاد , راجی , نجوم , علم , عجایب , جهان , موازی , میلاد , راجی , نجوم , علم , عجایب , جهان , موازی , میلاد , راجی , نجوم , علم , عجایب , جهان , موازی , میلاد , راجی , نجوم , علم , عجایب , جهان , موازی , میلاد , راجی , نجوم , علم , عجایب , جهان , موازی , میلاد , راجی , نجوم , علم , عجایب , جهان , موازی , میلاد , راجی , نجوم , علم , عجایب , جهان , موازی , میلاد , راجی , نجوم , علم , عجایب , جهان , موازی , میلاد , راجی , نجوم , علم , عجایب , جهان , موازی , میلاد , راجی , نجوم , علم , عجایب , جهان , موازی , میلاد , راجی , نجوم , علم , عجایب , جهان , موازی , میلاد , راجی , نجوم , علم , عجایب , جهان , موازی , میلاد , راجی , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : میلاد راجی
تاریخ : پنج شنبه 4 تير 1394
گفت و گو با خدا
من این متن را به صورت انگلیسی نوشته ام و ترجمه فارسی آن را هم گذاشتم تا شما معنی آن را درک کنید
 

INTERVIEW WITH GOD

گفتگو با خدا

I dreamed I had an interview with god.

خواب دیدم .در خواب با خدا گفتگویی داشتم .

God asked

خدا گفت :

 

So you would like to interview me

پس می خواهی با من گفتگو کنی؟

I said ,If you have the time

گفتم اگر وقت داشته باشید.

God smiled

خدا لبخند زد.

My time is eternity

وقت من ابدی است.

What questions do you have in mind for me

چه سوالاتی در ذهن داری که می خواهی از من بپرسی؟

What surprises you most about human kind

چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند؟

God answered

خدا پاسخ داد:

That they get bored with child hood

این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند،

They rush to grow up and then ,

عجله دارند زودتر بزرگ شوند و بعد،

long to be children again

حسرت دوران کودکی را می خورند.

That they lose their health to make money

اینکه سلامتشان را صرف به دست آوردن پول می کنند ،

and then

و بعد

lose their money to restore their health

پولشان را خرج حفظ سلامتی می کنند.

That by thinking anxiously about the future

اینکه با نگرانی نسبت به آینده

They forget the present ,

، زمان حال را فراموش می کنند.

such that they live in nether the present

آنچنان که دیگر نه در حال زندگی می کنند ،

And not the future

نه در آینده

That they live as if they will never die

این که چنان زندگی می کنند که گویی ، نخواهند مرد.

and die as if they had never lived

وآنچنان می میرند که گویی هرگز نبوده اند.

God's hand took mine and

خداوند دستهای مرا در دست گرفت

we were silent for a while

و مدتی هر دو ساکت ماندیم.

And then I asked

بعد پرسیدم

As the creator of people

به عنوان خالق انسانها

What are some of life lessons you want them to learn

می خواهید آنها چه درسهایی از زندگی را یاد بگیرند ؟

God replied , with a smile

خداوند با لبخند پاسخ داد :

To learn they can not make any one love them

یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود
کرد

but they can do is let themselves be loved

اما می توان محبوب دیگران شد.

T o learn that it is not good to compare themselves
to others

یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند

To learn that a rich person is not one who has the
most

یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد.

but is one who needs the least

بلکه کسی است که نیاز کمتری دارد.

To learn that it takes only a few seconds to open
profound wounds in persons we love
یاد بگیرند که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق، در دل
کسانی که دوستشان داریم ایجاد کنیم،

, and it takes many years to heal them

ولی سالها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد.

To learn to forgive by practicing for giveness

با بخشیدن بخشش یاد بگیرند.

T o learn that there are persons who love them
dearly

یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند.

But simly do not know how to express or show
their feelings

اما بلد نیستند احساسشان را ابراز کنند یا نشان دهند.

T o learn that two people can look at the same
thing

یاد بگیرند که می شود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند،

and see it differently

اما آن را متفاوت ببینند.

To learn that it is not always enough that they be
forgiven by others

یاد بگیرند که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند.

The must forgive themselves

بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند.

And to learn that I am here

و یاد بگیرند که من اینجا هستم

ALWAYS

همیشه



:: برچسب‌ها: گفت , و , گو , با , خدا , خدا , حرف , با , خدا , گفت , و , گو , با , خدا , خدا , حرف , با , خدا , گفت , و , گو , با , خدا , خدا , حرف , با , خدا , گفت , و , گو , با , خدا , خدا , حرف , با , خدا , گفت , و , گو , با , خدا , خدا , حرف , با , خدا , گفت , و , گو , با , خدا , خدا , حرف , با , خدا , گفت , و , گو , با , خدا , خدا , حرف , با , خدا , گفت , و , گو , با , خدا , خدا , حرف , با , خدا , گفت , و , گو , با , خدا , خدا , حرف , با , خدا , گفت , و , گو , با , خدا , خدا , حرف , با , خدا , گفت , و , گو , با , خدا , خدا , حرف , با , خدا , گفت , و , گو , با , خدا , خدا , حرف , با , خدا , گفت , و , گو , با , خدا , خدا , حرف , با , خدا , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : میلاد راجی
تاریخ : چهار شنبه 3 تير 1394
۱۰ نقطه‌ از کره زمین که به اندازه‌ مثلث برمودا اسرارآمیز هستند
Bermuda Triangle
 
مثلث برمودا و اتفاقات عجیب پیرامون آن همواره ذهن مردم و حتی دانشمندان را درگیر خود کرده است. اما در این مقاله ازکهکشان قرآنی با مکان‌های دیگری آشنا می‌شوید که دست کمی از مثلث برمودا ندارند.

همه در مورد مثلث برمودا و اتفاقات عجیبی که در آن به وقوع پیوسته، شنیده‌اند.‌ نظریه‌ها در مورد این ناحیه گاه بسیار ساده و گاه بسیار مضحک است. خواه آن را ناحیه‌ای برای سفر در زمان یا آدم‌ربایی "موجودات فضایی‌" بدانید، یا یک تخیل زاده‌ی ذهن برخی افراد ساده لوح، اتفاقات عجیبی که در برمودا به وقوع پیوسته‌اند، غیر‌قابل انکار هستند. با همه‌ی این‌ها برمودا تنها ناحیه‌ای نیست که در آن اتفاقات عجیب رخ داده است. باکهکشان قرآنی همراه باشید تا 10 ناحیه‌ی دیگر زمین را که به اندازه‌ی مثلث برمودا رازآلود هستند، بشناسید.

 

مثلث برمودا که به نام مثلث شیطان هم شناخته می‌شود، حدود منطقه‌ای در ناحیه‌ی غربی اقیانوس اطلس شمالی است که گفته می‌شود، بیش از ۵۰ کشتی و ۲۰ هواپیما به طرز مرموزی در این منطقه ناپدید شده یا از بین رفته‌اند. البته مثلث برمودا دقیقاً شبیه مثلث نیست. بر پایه‌ی نیروی دریایی ایالات متحده‌ی آمریکا چنین مثلثی وجود ندارد و نام آن در انجمن نام‌های جغرافیایی ایالات متحده شناخته شده نیست. در فرهنگ عامه برخی ناپدید شدن‌ها به فراهنجار یا فعالیت‌های زیست فرازمینی در این ناحیه نسبت داده شده است. در این مطلب به ۱۰ منطقه‌ی عجیب دیگر می‌پردازیم که اتفاقاتی عجیب و رمز آلود در آنها به وقوع پیوسته است.

10) کوه خرافات

10

کوه خرافات در شرق فونیکس در ایالت آریزونای آمریکا، واقع شده است. بنابر گفته‌های ساکنین قدیمی منطقه، حدود سال 1800 میلادی، ژاکوب والتز معدنی بزرگ از طلا در این ناحیه یافته بود، که از زمان مرگ وی به نام "معدن گمشده‌ی مرد آلمانی" شناخته می‌شود. او محل این معدن را تا زمان مرگش به کسی نگفته است؛ اما در زمان مرگش گویا این راز را منتقل کرده است ( هرچند عده‌ای معتقدند او این راز را با خود به گور برده است). در هر صورت، با وجود کاوش‌های فراوانی که انجام شده، این معدن تا به حال یافت نشده است. عده‌ای معتقدند روح افرادی که در جست‌و‌جوی این معدن جان خود را از دست داده‌اند، در این کوه سرگردان هستند.

حتی ساکنان بومی این منطقه، معتقدند افرادی به نام "Tuar Tums" (به معنای آدم‌های کوچک) از این معدن مراقبت می‌کنند و در غارها و تونل‌هایی در زیر کوه زندگی ‌می‌کنند. یکی از قبیله‌های سرخ‌ پوست آمریکا اعتقاد دارند که این کوه، دروازه‌ی ورود به جهنم است.

9) آتلانتیک جنوبی نامتعارف

9

ظاهرا مشابه مثلث برمودا، مثلثی در فضا وجود دارد. این ناحیه با نام " آتلانتیک جنوبی نامتعارف" شناخته ‌می‌شود. در این ناحیه، نواری از تابش‌ها به نام کمربند درونی ون آلن، کمترین فاصله را از سطح زمین دارند.

مرکز این ناحیه در نزدیکی سواحل برزیل قرار دارد و گفته می‌شود مسبب بسیاری از اتفاقاتی است که بر سر فضاپیماها آمده است. مشکلاتی از جمله اختلال در سیستم کنترل فضاپیماها و حتی در برخی موارد انهدام آن‌ها، همگی جز موارد شایع در این ناحیه است. تلسکوپ فضایی هابل زمانی که از این ناحیه می‌گذرد، به طور کامل خاموش می‌شود تا دچار مشکل نشود. همچنین ایستگاه فضایی بین‌المللی در زمان گذر از این ناحیه ( که 5 بار در روز اتفاق می‌افتد)، برنامه‌های خود برای پیاده‌روی فضایی را لغو می‌کند. مشکلات در جنبه‌ی فنی خلاصه نمی‌شوند، چرا که برخی از فضانوردان ادعا می‌کنند، در این ناحیه اشیای ستاره‌ مانند در حال حرکت نیز مشاهده کرده‌اند.

تاکنون علل این مشکلات به طور کامل مشخص نشده‌اند، هر چند دانشمندان معتقدند تجمع تابش‌ها در این ناحیه، مسبب این وقایع است، ولی هیچ‌گونه نظری در مورد اینکه این اتفاقات چگونه به وقوع می‌پیوندند، ندارند.

8) دریاچه‌ی آنجیکنی

8

این دریاچه تاکنون جان بسیاری از افراد را گرفته است. حتی دریاچه‌ی آنجیکنی یک روستا با تمام اهالیش را یکجا بلعیده است! همه چیز در نوامبر 1930 میلادی اتفاق افتاد، زمانی که ماهیگیری به نام جرج لابل تصمیم گرفت برای پهلو گرفتن قایق خود، از بندر روستای نوئیت استفاده کند. او با این نواحی آشنایی کامل داشت اما در کمال تعجب اثری از 30 تا 2000 ساکن این روستا (بسته به اینکه کدام یک از منابع را در زمینه‌ی جمعیت این روستا معتبر بدانید) نیافت. همه چیز از جمله غذاها و لوازم شکار جا مانده بود اما اثری از هیچ موجود زنده‌ای نبود.

لابل سریعا تلگرافی به پلیس کانادا زد و جستجو برای یافتن ساکنان این روستا آغاز شد. در حین جستجو صحنه‌ای عجیب مشاهده شد؛ حداقل یکی از قبرها کنده شده و جسدی که درون آن قرار داشت، به سرقت رفته بود. این عمل به طرز واضحی کار حیوانات وحشی نبود. بعلاوه اجساد هفت سگ در 90 متری روستا پیدا شدند که همگی از گرسنگی تلف شده بودند، این در حالی بود که انواع تغذیه به راحتی در روستای خالی از سکنه، در دسترس قرار داشت. بعضی از افراد ادعا می‌کنند در حین ناپدید شدن ساکنان روستا، نوری عظیم بر فراز دریاچه مشاهده کرده‌اند.

در واقع چه اتفاقی افتاده است؟ در این مورد ادعاهای زیادی وجود دارد، از موجودات فضایی گرفته تا ارواح و حتی خون‌آشام‌ها را در این زمینه دخیل دانسته‌اند. پلیس کانادا هم دلیلی برای این حادثه اعلام نکرد و نمی‌توان از چیزی مطمئن بود جز یک مورد، آن هم این که اتفاق قطعا کار خون‌آشام‌ها نیست، چون همگی می‌دانیم چنین موجوداتی وجود ندارند.

7) دریای شیطان

7

دریای شیطان (یا مثلث اژدها، بستگی به انتخاب شما دارد که کدام نام را ترسناک‌تر بدانید) در اقیانوس آرام واقع شده و حوادثی که تاکنون به خود دیده، به اندازه‌ی مثلث برمودا، عجیب است. این ناحیه در ساحل ژاپن قرار گرفته و انواع پدیده‌های اسرارآمیز همچون میدان مغناطیسی نامتعارف، دیده شدن اشیا و تابش‌های عجیب و ناپدید شدن‌های بی‌دلیل، در آن دیده شده‌اند. این ناحیه توسط مقامات مسئول به عنوان ناحیه‌ی خطرناک برای ماهیگیری معرفی شده است.

سال 1952 دولت ژاپن برای پرده برداشتن از اسرار این ناحیه، زیردریایی به نام کائی‌مارو شماره 5 را به دریای شیطان فرستاد. متاسفانه کائی‌مارو شماره 5 و 31 خدمه‌ی آن دیگر رنگ ساحل را به خود ندیدند و همگی ناپدید شدند. داستانی دیگر در مورد کوبلایی خان است که در زمان‌های قدیم سعی در تجاوز به خاک ژاپن از طریق دریای شیطان را داشته است. او 40 هزار سرباز جنگی خود را در این دریا از دست داد.

نظریه‌های فراوانی در این زمینه وجود دارد. بسیاری وجود موجودات فضایی، دروازه‌ای به دنیای موازی و حتی تونلی به سمت دریای آتلانتیس، را از دلایل ناپدید شدن افراد و اتفاقات عجیب این ناحیه می‌دانند. اما بعضی عقیده دارند که عامل این حوادث طوفانی بودن بیش از حد این منطقه است. هر چه که باشد ما پیشنهاد می‌کنیم از این اقیانوس دوری کنید!

6) مزرعه‌ی بیگِلو

6

مزرعه‌ی بیگِلو با مساحت 480 متر مربعی در شمال‌غربی یوتا در آمریکا قرار دارد و موارد بسیاری از دیده شدن اشیای پرنده‌ی نامشخص در آن ناحیه، گزارش شده است. علاوه بر آن قطع عضو حیوانات و حوادث عجیب دیگری نیز در این مزرعه، مشاهده شده‌اند. با اینکه عمده‌ی این حوادث در حوالی سال 1950 میلادی رخ داده‌اند اما بدترین آن‌ها بر سر دو مزرعه‌دار به نام‌های گووِن و تِری شرمن زمانی که این مزرعه را در سال 994 خریداری کردند، آمده است.

در اولین روزی که شرمن‌ها به این مزرعه نقل مکان کردند، گرگ بزرگی در میان علف‌ها دیدند. آن‌ها گرگ را به عنوان حیوانی خانگی پرورش می‌دادند چرا که به نظر اهلی می‌آمد. گرگ با شرمن‌ها خوب بود و به آرامی با آن‌ها برخورد می‌کرد تا اینکه روزی گرگ عظیم‌الجثه سعی کرد گوساله‌ای را در حالی که در بین حصار چوبی قرار داشت، بکشد. وقتی تِری سعی کرد با تفنگ معمولی خود گرگ را از پای درآورد، در کمال تعجب گلوله‌ها بر روی آن اثری نداشتند، وقتی او شات‌گان خود را بیرون کشید، گرگ پا به فرار گذاشت، با اینکه گرگ فرار کرد اما حتی گلوله‌های شات‌گان نیز بر روی آن اثری نکردند. شرمن‌ها سعی کردند تا ردپای گرگ را دنبال کنند اما ردپای آن از جایی به بعد، طوری که گویا گرگ ناپدید شده باشد، محو شده بودند.

اما این پایان ماجرا نبود و شرمن‌ها اجسام کروی پرنده‌ی مرموز (که گویا یکی از سگ‌های آن‌ها را نیز کشته بود)، پدیده‌های عجیب، قطع عضو حیوانات به طرز ترسناک و بسیاری اتفاقات دیگر را شاهد بودند. این اتفاقات به قدری آزاردهنده بود که شرمن‌ها در سال 1996، مزرعه را به رابرت بیگِلو فروختند. بیگِلو دانشمندی بود که هدفش از این خرید، تحقیق در مورد اتفاقات عجیب این مزرعه بود.

5) نقطه‌ی خوشایند

5

نقطه‌ی خوشایند در ابتدا به نظر نامی مناسب برای این ناحیه بود، اما در طی سال‌ها و اتفاقات عجیب و رمزآلودی که در آن به وقوع پیوست، این اسم به نظر نامی طعنه‌آمیز می‌آید. معروف‌ترین این اتفاقات به موجودی با نام Mothman برمی‌گردد، که ساکنین ویرجینیای غربی را از نوامبر 1996 تا دسامبر 1997 مورد شکنجه قرار داد. بیش از 100 نفر از ساکنین نقطه‌ی خوشایند این موجود را با چشمان خود دیده‌اند. مردی 2 متر و 10 سانتی متری با سینه‌ای عریض و چشمان قرمز و بال‌هایی به طول 3 متر که در پشت وی جمع می‌شدند.

Mothman که براساس آن فیلمی ساخته و کتابی نوشته شده است و حتی مجسمه‌ی آن در نقطه‌ی ناخوشایند به چشم می‌خورد، می‌تواند توجیه‌های زیادی داشته باشد. عده‌ای آن را موجودی جهش‌یافته می‌دانند و عده‌ای دیگر معتقدند اهالی نقطه‌ی خوشایند، بدلیل ترس زیادی که از وال‌ها و حیوانات بزرگ آن ناحیه داشتند، از آن‌ها موجودی عجیب و غریب در ذهن خود ساخته اند تا جایی که ذهن آن‌ها بر دیدشان تاثیر گذاشته و باعث شده خیال کنند چنین موجودی دیده‌اند. هر چه که باشد، بعد از فروریختن پل سیلور در 15 دسامبر 1967 میلادی، که باعث مرگ 46 انسان شد، گزارش‌های دیده شدن این موجود نیز متوقف شدند. این اتفاق باعث شد که عده ای این دو حادثه را مرتبط به هم بدانند.

علاوه بر Mothman، حوادث ماورالطبیعه‌ی فراوانی در این ناحیه به وقوع پیوستند. از جمله اشیای پرنده‌ی مرموز و افرادی به نام "مردان سیاه پوش" که می‌توانستند صرفا با حرف زدن و نگاهشان افراد را بی‌حس کنند! هدف این "مردان" جمع‌آوری اطلاعات در مورد حوادثی ماورالطبیعه بوده است.

4) مثلث میشیگان

4

مثلث میشیگان، مثلی جغرافیایی واقع در دریاچه‌ی میشیگان است. این ناحیه نیز شاهد حوادث رمزآلود زیادی بوده است که مهم‌ترین آن ها عبارتند از:

کاپیتان دونر: در 28 آوریل 1937، کاپیتان جرج دونر در حال حرکت از بندر ایری در پنسیلوانیا به سمت ویسکونسین در واشنگتن بود و مجبور بود تا از این مثلث عبور کند. کاپیتان در میان راه برای استراحت به کابین می‌رود و از کمک‌کاپیتان می‌خواهد تا کشتی را کنترل کند و زمانی که به مقصد نزدیک شدند او را از خواب بیدار کند. بعد از سه ساعت زمانی که کمک‌کاپیتان برای بیدار کردن دونر، به کابین رفت وی را پیدا نکرد. جستجوهای زیاد در عرشه نیز بی‌نتیجه بودند و اثری از کاپیتان دونر دیده نشد.

پرواز 2501: در ژوئن 1950، پرواز 2501 خطوط هوایی شمال‌غرب، در حال پرواز از نیویورک به مینیاپلیس توسط کاپیتان باتجربه، رابرت لیند به همراه 58 مسافر بود. بدلیل آب‌ و هوای بد، کاپیتان مجبور به تغییر مسیر و پرواز بر فراز دریاچه‌ی میشیگان شد. حوالی نیمه‌شب کاپیتان لیند بدون اعلام دلیلی مشخص خواستار کم کردن ارتفاع از 35 هزار به 25 هزار پا شد، که این درخواست رد شد و این آخرین ارتباط با پرواز 2501 بود.

با اینکه منابع مختلف اخبار متفاوتی از پیدا شدن بازمانده‌ی این هواپیما می‌دهند (از پیدا شدن قطعه‌ای کوچک تا اینکه اصلا بازمانده‌ا‌ی از هواپیما یافت نشده است)، آنچه که مسلم است هواپیما به دریا سقوط کرده است. نکته‌ی عجیب این است که هواپیما در سلامت کامل و در دستان مطمئن کاپیان لیند بوده است، اما عجیب‌تر اینکه با وجود جستجوهای سالانه، تاکنون هیچ‌یک از اجساد مسافران یا کاپیتان هواپیما یافت نشده‌اند.

3) دره‌ی سن‌لوئیس

3

دره‌ی سن‌لوئیس، در جنوب کولورادو، ناحیه‌ای با حوادث ماورالطبیعه‌ی فراوان است. چندین مورد اشیای پرنده‌ی مرموز، صدها گزارش قطع عضو حیوانات مهم‌ترین آن‌ها هستند. دیدن اشیا پرنده در این ناحیه به قدری عادی شده است که فردی به نام جودی ماسولاین محلی برای رصد آن‌ها ساخته است و از سال 2000 میلادی تا به امروز بیش از 50 مورد از آن‌ها را مشاهده کرده است. برخی از این اشیای پرنده را چندین فرد به طور همزمان مشاهده کرده‌اند.

برای کسانی که به اجسام پرنده شک دارند، باید گفت که موارد متعدد قطع عضو حیوانات گزارش شده‌اند که توجیهی ندارند. این حوادث از سال 1967 با اسبی به نام اسنیپی شروع شد. اسنیپی روزی در حالی که مغزش از سرش خارج شده و تک تک استخوان‌هایش تمیز شده بودند، یافت شد. بعد از اسنیپی صدها و شاید هزاران مورد دیگر از حیوانات قطع عضو شده، پیدا شدند که همگی در موارد متعددی شبیه هم بودند. اول اینکه هیچ‌گونه اثری از خون دیده نشد و دوم، بریدگی‌ها همگی دقیق و تمیز بودند و نمی‌توانستند کار شکارچیان طبیعی باشند و در نهایت اینکه همه‌ی این اتفاقات یک شبه و در حالی که حیوانات در سلامت کامل بودند، به وقوع پیوسته‌اند.

تحقیقات که تا به امروز نیز ادامه دارد، به نتیجه‌ای منجر نشده‌اند. برخی مزرعه‌داران از دیدن نوری عجیب در آسمان شب قبل از پیدا کردن جسد یک کرکس، خبر دادند که باعث شد عده‌ای به این نتیجه برسند که در این حوادث، موجودات غیرزمینی، دستی دارند. هر چند به نظر معقول نیست که موجودات فضایی در این حد به حیوانات توجه کنند.

2) مثلث بنینگتون

2

باز هم مثلثی دیگر! این یکی در جنوب‌غربی ورمونت قرار دارد. 5 اتفاق بین سال‌های 1945 تا 1950 میلادی، که ارتباطی به جز یکسان بودن محل وقوع ندارند، این مثلث را به مثلثی اسرارآمیز تبدیل کرده‌اند. این حوادث عبارتند از:

میدی ریوِرز 75 ساله، در 12 نوامبر 1945 در حال رهبری گروهی از شکارچیان بود. در مسیر بازگشت، او مقداری جلوتر از گروه خود حرکت کرد و دیگر اثری از وی دیده نشد. چند عدد پوکه‌ی تفنگ در مسیر یافت شدند، اما تحقیقات به نتیجه‌ای نرسیدند.

پائولا وِلدن 18 ساله، دانشجوی کالج بنینگتون بود که در 1 دسامبر 1946، برای اسکی رفت و دیگر به خانه بازنگشت.

دقیقا سه سال بعد، در دسامبر 1949 نظامی بازنشته، جیمز تتفورد سوار اتوبوس شد تا بعد از دیدار با والدین خود به سمت خانه برگردد. شاهدان وی را قبل از ایستگاه مقصد در اتوبوس دیده بودند اما زمانی که اتوبوس به ایستگاه مقصد وی رسید، اثری از او نبود اما چمدان جیمز همچنان داخل اتوبوس قرار داشت.

پاول جپسون 8 ساله، در حالی که مادرش به خوک‌ها غذا می‌داد، ناپدید شد و گروه‌های جست‌و‌جو علی‌رغم کت قرمز و مشخصی که بر تن پاول بود، هیچ اثری از وی نیافتند.

دیگر اتفاق، ناپید شدن فردی به نام فریدا لِنگر بود. او که به همراه نزدیکان خود، در حال اسکی بود، درون جریانی از آب افتاد و برای عوض کردن لباس خود، محل را ترک کرد. اگر تا اینجا خوب مطالعه کرده باشید، حتما خواهید گفت که فریدا ناپید شد و دیگر اثری از وی دیده نشد. اما این به طور کامل درست نیست، چرا که جسد وی یافت شد اما بعد از 6 ماه و دقیقا در مکانی که قبلا با دقت تمام جستجو شده بود. او تنها موردی بود که جسدش یافت شد اما به قدری له شده بود که دلیل مرگ وی مشخص نشد.

نظریه‌های فراوانی برای این اتفاقات وجود دارند. موجودات فضایی، قاتل زنجیره‌ای و یا حتی غول پا بزرگ از نظریه‌های مطرح شده هستند. دلیل را دقیقا نمی‌دانیم اما این را می‌دانیم که بهتر است از مثلث‌ها نیز دوری کنید!

1) مثلث بریج‌واتِر

1

از مثلث‌ها دوری کنید! خصوصا این مثلث. مثلث بریج‌واتِر منطقه‌ای به مساحت 322 کیلومتر مربع در جنوب ماساچوست در بوستون است که مانند ویترینی از حوادث ماورالطبیعه عمل می‌کند.

در بین موارد دیگر، چندین مورد حیوانات عجیب و غریب در این ناحیه دیده شده‌اند. از سال 1970 میلادی، گزارش‌هایی مبنی بر دیده شدن موجودی پر مو، مانند میمون که جثه‌ای عظیم داشته، دریافت شده‌اند. همچنین پرندگانی بزرگ که در حال نبرد با یکدیگر در پرواز بودند نیز دیده شده‌اند. در سال 1976 مردی گزارش داد که سگی عظیم با چشمان قرمز دیده است که دو اسب او را کشته است.

علاوه بر آن‌ها، موارد متعدد قطع عضو حیوانات نیز مشاهده شده‌اند که عده‌ای شیطان‌پرستان را مسئول این اتفاق می‌دانند اما تا به حال هیچ گروهی مسئولیت این حوادث را بر عهده نگرفته‌ است.

اگر این موارد کافی نیست باید گفت که چندین مورد اشیا پرنده‌ی مرموز نیز در این منطقه مشاهده شده‌اند که اولین آن به سال 1760 برمی‌گردد. در مورد عجیب دیگر، در شب هالووین سال 1908 میلادی، دو فرد که از این ناحیه عبور می‌کردند در آسمان نور بزرگی مانند فانوس دریایی مشاهده کردند که بعد از حدود 40 دقیقه ناپدید شد.



:: برچسب‌ها: مناطق , عجیب , اسرار , امیز , طبیعت , قدرت , الهی , مناطق , عجیب , اسرار , امیز , طبیعت , قدرت , الهی , مناطق , عجیب , اسرار , امیز , طبیعت , قدرت , الهی , مناطق , عجیب , اسرار , امیز , طبیعت , قدرت , الهی , مناطق , عجیب , اسرار , امیز , طبیعت , قدرت , الهی , مناطق , عجیب , اسرار , امیز , طبیعت , قدرت , الهی , مناطق , عجیب , اسرار , امیز , طبیعت , قدرت , الهی , مناطق , عجیب , اسرار , امیز , طبیعت , قدرت , الهی , مناطق , عجیب , اسرار , امیز , طبیعت , قدرت , الهی , مناطق , عجیب , اسرار , امیز , طبیعت , قدرت , الهی , مناطق , عجیب , اسرار , امیز , طبیعت , قدرت , الهی , مناطق , عجیب , اسرار , امیز , طبیعت , قدرت , الهی , مناطق , عجیب , اسرار , امیز , طبیعت , قدرت , الهی , مناطق , عجیب , اسرار , امیز , طبیعت , قدرت , الهی , مناطق , عجیب , اسرار , امیز , طبیعت , قدرت , الهی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : میلاد راجی
تاریخ : چهار شنبه 3 تير 1394